خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لطافت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لطافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: لطافة] le(a)tāfat ۱. نرمی و نازکی.۲. خوشاندامی؛ زیبایی.۳. [قدیمی، مجاز] سخن نرم و نیکو.
-
جستوجو در متن
-
باریکی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) bāriki ۱. باریک بودن.۲. [مجاز] نازکی و لطافت.۳. [مجاز] لاغری.
-
آب دستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] 'ābdasti چابکی و تردستی در کار؛ مهارت: ◻︎ چنان در لطف بودش آبدستی / که بر آب از لطافت نقش بستی (نظامی۲: ۱۲۸).
-
نزاکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [مٲخوذ از نازک، به سیاق عربی] nezākat ۱. ادب؛ خوشاخلاقی؛ خوی خوش؛ رفتار پسندیده.۲. [قدیمی] نازکی؛ لطافت.۳. [قدیمی، مجاز] پاکیزگی و آراستگی.
-
خشن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] xašen ۱. [مجاز] فاقد نرمش و مهربانی؛ تندخو: نگاه خشن.۲. [مجاز] فاقد لطافت یا ظرافت؛ زمخت: صدای خشن.۳. [مقابلِ نرم] زبر؛ ناهموار: پوست خشن.