لعبگرلغتنامه دهخدالعبگر. [ ل َ گ َ ] (ص مرکب ) بازیگر : باغ دیبارخ پرندسلب لعبگر گشت و لعبهاش عجب . فرخی .فاخته راست به کردار یکی لعبگر است درفکنده به گلو حلقه ٔ مشکین رسنا.منوچهری .