لغتنامه دهخدا
ارهاص . [ اِ ] (ع مص ) آماده ٔ چیزی شدن و ایستادن . || ستیهیدن . (منتهی الارب ). || سوده کردن . || سوده گردانیدن سم ستور: ارهصه اﷲ؛ سوده گرداند خدای سم ستوراو را. (منتهی الارب ). || لنگانیدن ستور. (تاج المصادر بیهقی ). || سخت گرفتن بغریم در تقاضا و در نظر داشتن او را: لم یکن