ادوی لوبولغتنامه دهخداادوی لوبو. [ اِدْ ل ُ ب ُ ] (اِخ ) پسر ادموند اول پادشاه انگلوساکسن (955 - 957م .). وی پس از فوت عم ّ خویش ادرد پنجم بتخت نشست و بیکی از دختران خاندان خویش الژیوه نام عاشق شد و او را در خفا بزنی کرد. رهبانان
لوبیلغتنامه دهخدالوبی . [ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب به لوبیه ، از بلاد مصر. رجوع به لوبة شود. (سمعانی ). حبشی . (آنندراج ).
لوبيدیکشنری عربی به فارسیتحميل گري کردن , راهرو , دالا ن , سالن انتظار(در راه اهن و غيره) , سالن هتل و مهمانخانه , سخنراني کردن , براي گذراندن لا يحه اي (درسالن انتظارنمايندگان مجلسين) سخنراني وتبليغات کردن