پیلگوشکلغتنامه دهخداپیلگوشک . [ ش َ ] (اِمصغر مرکب ) مصغر پیلگوش . || گل ریواس . نورالریباس . گل ریواج . (برهان ). غدر. (مهذب الاسماء).
لوساکلغتنامه دهخدالوساک . (اِخ ) نام کرسی بخش ژیرُند از ولایت لیبورن به فرانسه . دارای شرابهای خوب و 1628 تن سکنه .
لوشکانلغتنامه دهخدالوشکان . (اِخ ) دهی جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین ، واقع در 27هزارگزی باختر بوئین و150هزارگزی راه عمومی . جلگه و معتدل . دارای 758 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ خرر
لوشکانلغتنامه دهخدالوشکان . (اِخ ) دهی جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین ، واقع در 27هزارگزی باختر بوئین و150هزارگزی راه عمومی . جلگه و معتدل . دارای 758 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ خرر