لولای سکانrudder braces, rudder hangings, rudder ironsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ پایۀ لولای سکان و خار لولای سکان
لولالغتنامه دهخدالولا. [ ل َ ] (ع ق مرکب ) (از: لو، اگر + لا، نه ) اگرنه . (ترجمان القرآن جرجانی ): ولولا؛ اینکه . و اگرنه اینکه : لولا اجتبیتها؛ چرا فراننهادی آن را از خویشتن . (ترجمان القرآن جرجانی ).
لولالغتنامه دهخدالولا. [ ل َ / ل ُ ] (اِ) لولب آهنی که وسیله ٔ اتصال لنگرهای در به چهارچوب و گشاد و بند در است .- لولای توهمی ؛ نوعی از لولا که جفتهااز یکدیگر جدا نگردند.- لولای چاکدار ؛ نوعی لولا که دو
خار لولای سکانrudder pintle, pintleواژههای مصوب فرهنگستانقلاب یا میلهای بر روی سکان که به پایۀ لولای سکان نصب میشود و نقش لولا را برای سکان دارد
پایۀ لولای سکانrudder lug, rudder snug, gudgeonواژههای مصوب فرهنگستانیکی از برجستگیهای تعبیهشده بر قاب سکان که به سکان امکان چرخش میدهد
آستینۀ سکانrudder bushingواژههای مصوب فرهنگستاناستوانهای فلزی و توخالی، معمولاً برنجی، که دورتادور خار لولای سکان قرار دارد