لولهبَرintubator1, introducerواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که با آن لوله را به درون نای یا رگها یا قلب هدایت میکنند
لاله برگلغتنامه دهخدالاله برگ . [ ل َ / ل ِ ب َ ] (اِ مرکب ) برگ لاله : رویش میان حله ٔ سبز اندرون پدیدچون لاله برگ تازه شکفته میان خوید. عماره .زلف تو از مشک ناب چنبر چنبرروی تو از لاله برگ خرمن خ
قضیۀ رستۀ بئرBaire category theoremواژههای مصوب فرهنگستانقضیهای که بر طبق آن هر فضای سنجهای کامل یک مجموعۀ رستهدوم است
tubingsدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله ها، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
tubingدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
intubatingدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله گذاری، لوله فرو کردن در، لوله گذاردن در، بوسیله لوله باز نگاه داشتن
intubatedدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله گذاری، لوله فرو کردن در، لوله گذاردن در، بوسیله لوله باز نگاه داشتن