لْيَضْرِبْنَفرهنگ واژگان قرآنباید که بیندازند (در اصل "لِيَضْرِبْنَ"(صيغه امر غائب بوده )كه با اضافه شدن واو براي سهولت لام ساكن شده است )
حجابلغتنامه دهخداحجاب . [ ح ِ ] (ع مص ) در پرده کردن . حجب . || بازداشتن از درآمدن . (منتهی الارب ). بازداشتن . (دهار) (زوزنی ). || روگیری . عفاف . حیا. شرم کردن : مرا بعرض تمنا حجاب نگذاردو گر خموش شوم اضطراب نگذارد. شجاعی کاشی .ا