لغتنامه دهخدا
لیل .[ ل َ ] (ع اِ) شب . لیلاة. هو واحد بمعنی جمع، واحدهالیلة. ج ، لیالی ، لیایل . (منتهی الارب ). عشیة. شام . صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لیل در لغت شب را گویند و بیان آن از حیث اصطلاح علم هیئت ضمن بیان و تفسیرلفظ یوم به طریق مستوفی بیاید - انتهی :