لغتنامه دهخدا
شترمآبی .[ ش ُ ت ُ م َ ] (حامص مرکب ) اشترمآبی . وقار و متانت زیاده از حد. (فرهنگ فارسی معین ). || کهنه پرستی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به اشترمآبی شود. || در تداول عامه یک دندگی و قرصی و پافشاری در کار. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). || کینه توزی و بطور خلاصه داشتن صفاتی