مازو میزیلغتنامه دهخدامازو میزی . (اِ مرکب ) یکی از انواع درخت بلوط که به نامهای : بلند مازو، مازی ، سیاه مازو، پالوط و اشپر نیز موسوم است . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به مازو شود.
مأزولغتنامه دهخدامأزو. [ م َءْ زُوو ] (ع ص ) (از «ازی ») مرد در مشقت افتاده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ساییده با زحمت و محنت . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
مازولغتنامه دهخدامازو. (اِخ ) نام ایستگاه راه آهن و همچنین دهی از دهستان قیلاب است که در بخش اندیمشک شهرستان دزفول واقع است و 600 تن سکنه و پاسگاه ژاندارمری دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
مازوفرهنگ فارسی عمید۱. = بلوط۲. مادهای با مصرف دارویی و صنعتی که از ترشح یکی از انواع بلوط بهدست میآید و بر اثر گزش حشرهای بهصورت کروی درمیآید.