لغتنامه دهخدا
مادرخرج . [ دَ خ َ ] (اِ مرکب ) کسی که همه ٔ مخارج گروهی را که جمعاً به مسافرت یا گردش روند به عهده گیرد و در پایان کار با افراد آن گروه تصفیه حساب کند. (فرهنگ فارسی معین ). گروهی که به گردش دستجمعی و مسافرت می روند و یک نفر را از میان خود مأمور می کنند که کلیه ٔ مخارج را بپ