لغتنامه دهخدا
مصرور. [ م َ ] (ع ص ) سرمازده از گیاه . || درکیسه نهاده و کیسه کرده شده . (ناظم الاطباء).- حافر مصرور ؛ سم تنک گرد یا ترنجیده . (از منتهی الارب ) (ازناظم الاطباء) (آنندراج ). حافر مصطر. (منتهی الارب ).|| (اِ) گیاهی است از تیره ٔ بالانوفوراسه و