مالشفرهنگ فارسی عمید۱. دستمالی.۲. [مجاز] تنبیه؛ مجازات.⟨ مالش دادن: (مصدر متعدی)۱. مالیدن.۲. مشتمال دادن.۳. [مجاز] تنبیه کردن: ◻︎ چنانت دهم مالش از تیغ تیز / که یا مرگ خواهی ز من یا گریز (نظامی۵: ۸۲۸).
مالشلغتنامه دهخدامالش . [ ل ِ ] (اِمص ) عمل مالیدن . مالندگی .- مالش رفتن دل ؛ دردهای گنگ در فم معده پدید آمدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).- || گرسنگی سخت احساس کردن . (یادداشت به خط
مالش دهلغتنامه دهخدامالش ده . [ ل ِ دِه ْ ] (نف مرکب ) مالش دهنده . مجازات کننده . کیفردهنده . تنبیه کننده . گوشمال دهنده . تأدیب و سیاست کننده : چتر سیه سپید پیلت مالش ده سیستان ببینم .خاقانی .
بدخواهلغتنامه دهخدابدخواه . [ ب َ خوا / خا ] (نف مرکب ) بداندیش . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). حاسد. (دهار) (مهذب الاسماء). حسود. (دهار). آنکه بد دیگران را خواهد. (فرهنگ فارسی معین ). رُمُق . (منتهی الارب ). کینه ور. (آنندراج ). کینه دار. (ناظ
مالشفرهنگ فارسی عمید۱. دستمالی.۲. [مجاز] تنبیه؛ مجازات.⟨ مالش دادن: (مصدر متعدی)۱. مالیدن.۲. مشتمال دادن.۳. [مجاز] تنبیه کردن: ◻︎ چنانت دهم مالش از تیغ تیز / که یا مرگ خواهی ز من یا گریز (نظامی۵: ۸۲۸).
مالشلغتنامه دهخدامالش . [ ل ِ ] (اِمص ) عمل مالیدن . مالندگی .- مالش رفتن دل ؛ دردهای گنگ در فم معده پدید آمدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).- || گرسنگی سخت احساس کردن . (یادداشت به خط
مالشفرهنگ فارسی عمید۱. دستمالی.۲. [مجاز] تنبیه؛ مجازات.⟨ مالش دادن: (مصدر متعدی)۱. مالیدن.۲. مشتمال دادن.۳. [مجاز] تنبیه کردن: ◻︎ چنانت دهم مالش از تیغ تیز / که یا مرگ خواهی ز من یا گریز (نظامی۵: ۸۲۸).
مالشلغتنامه دهخدامالش . [ ل ِ ] (اِمص ) عمل مالیدن . مالندگی .- مالش رفتن دل ؛ دردهای گنگ در فم معده پدید آمدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).- || گرسنگی سخت احساس کردن . (یادداشت به خط