ملمعانلغتنامه دهخداملمعان . [ م ِ م َ ] (ع اِ) به صیغه ٔ تثنیه ، دو بال مرغ . (ناظم الاطباء). و رجوع به ملمع شود.
ملأمانلغتنامه دهخداملأمان . [ م َ ءَ ] (ع ص ) ناکس و زفت . مَلأَم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملأم شود.
ملحمانلغتنامه دهخداملحمان . [ ] (اِخ ) نام شهری است از ناحیت زانج . (حدود العالم چ دانشگاه ص 196). و رجوع به همین مأخذ شود.
ملامینلغتنامه دهخداملامین . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) جسمی است آلی که با الدئید فرمیک تشکیل رزینی می دهد که در گرما قالب گیری می شود. فرمول آن C3H6N6 (تری آمینوتری آزین ) است . (از فرهنگ اصطلاحات علمی ).