مالکیتلغتنامه دهخدامالکیت . [ ل ِ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مالک بودن . مالکی . و رجوع به مالک شود. || (اصطلاح حقوقی ) حقی است که انسان نسبت به شی ٔ دارد و می تواند هر گونه تصرفی در آن بکندبجز آنچه که مورد استثنای قانون است . (فرهنگ فارسی معین ). حق استعمال و بهره برداری و انتقال یک چیز به ه
مالکیتفرهنگ فارسی معین(لِ یَّ) [ ازع . ] (مص جع .) مالک بودن ، مالکی . ضح - حقی است که انسان نسبت به شیئی دارد و می تواند هرگونه تصرفی در آن بکند به جز آن چه که مورد استثنای قانون باشد.
مهمانخانۀ مالکیتمشترکcondo hotel, condominium hotel, condotelواژههای مصوب فرهنگستانمهمانخانهای که ویلا یا اتاقهای آن به مالکان متعدد تعلق دارد و در زمانهایی که مالکان از آنها استفاده نمیکنند، در اختیار مسافران قرار میگیرد متـ . هتل مالکیتمشترک
مالکیتمشاعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] مالکیتمشاع، تصرف مشترک، تعهد تضامنی مالکیت مشترک، مالکیت عامه، ملک دولتی، ملکعمومی، اوقاف، وقف شخصیت حقوقی، سهامداری، شرکت، شرکت سهامی، شخص حقوقی شرکت تعاونی، فروشگاه تعاونی، مزارع اشتراکی، کلخوز سوسیالیسم، کمونیسم ملکعمومی، انفال، اموال عمومی، منابع طبیعی، [◄ برکت 171]، کمون،
کمونیزملغتنامه دهخداکمونیزم . [ ک ُ مو / م ُ ] (فرانسوی ، اِ) کمونیسم . مسلک و طریقه ٔ اشتراکی . شیوعیه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).نظام و مکتبی اجتماعی و مخالف رژیم سرمایه داری است . نخستین مرحله ٔ کمونیزم جامعه ٔ سوسیالیسم است که زمینه ٔ اقتصادی ، صنعتی ، اج
مالکیتلغتنامه دهخدامالکیت . [ ل ِ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مالک بودن . مالکی . و رجوع به مالک شود. || (اصطلاح حقوقی ) حقی است که انسان نسبت به شی ٔ دارد و می تواند هر گونه تصرفی در آن بکندبجز آنچه که مورد استثنای قانون است . (فرهنگ فارسی معین ). حق استعمال و بهره برداری و انتقال یک چیز به ه
مالکیتفرهنگ فارسی معین(لِ یَّ) [ ازع . ] (مص جع .) مالک بودن ، مالکی . ضح - حقی است که انسان نسبت به شیئی دارد و می تواند هرگونه تصرفی در آن بکند به جز آن چه که مورد استثنای قانون باشد.
مالکیتلغتنامه دهخدامالکیت . [ ل ِ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مالک بودن . مالکی . و رجوع به مالک شود. || (اصطلاح حقوقی ) حقی است که انسان نسبت به شی ٔ دارد و می تواند هر گونه تصرفی در آن بکندبجز آنچه که مورد استثنای قانون است . (فرهنگ فارسی معین ). حق استعمال و بهره برداری و انتقال یک چیز به ه
تضعیف حقوق مالکیتattenuation of property rightsواژههای مصوب فرهنگستانمحدودسازی حق مالکیت بر یک دارایی ازطریق قانون یا به شیوههای دیگر