فرهنگ فارسی عمید
۱. (ریاضی) سه بخش کردن؛ سه قسمت کردن.۲. در مسیحیت، قائل بودن به وجود سه اقنوم (پدر، پسر، و روحالقُدُس).۳. (نجوم) قرار گرفتن یکسوم دورۀ فلک، یعنی چهار برج فاصله میان دو ستاره. Δ تثلیث بعضی از سیارات را سعد دانستهاند، مانندِ تثلیث ماه و مشتری.۴. [قدیمی] سهگوشه کردن.۵.