لغتنامه دهخدا
مبهمة. [م ُ هََ م َ ] (ع ص ) مؤنث مبهم . رجوع به مبهم شود.- اسماء مبهمه ؛ اسماء اشارات است به اصطلاح نحویان مانند هذا و ذاک و هولاء و هذه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به مبهم و مبهمات شود.|| هذه الایة مبهمة؛ یعنی این آیه عام و م