متخوفلغتنامه دهخدامتخوف . [ م ُ ت َ خ َوْ وِ ] (ع ص ) ترسیده و متأثرشده ٔ از ترس . || کم کننده و کاهنده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تخوف شود.
متخافلغتنامه دهخدامتخاف . [ م ُ ت َخاف ف ] (ع ص ) سبک شونده . (آنندراج ). چست و چالاک و سبک . (ناظم الاطباء). و رجوع به تخافف و متخافف شود.