مترحللغتنامه دهخدامترحل . [ م ُ ت َ رَح ْح ِ ] (ع ص ) کوچ کننده . (آنندراج ). کوچ کننده و سفر کننده . (ناظم الاطباء). کسی که به ناپسند پیش آید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به ترحل شود.
مترهللغتنامه دهخدامترهل . [ م ُ ت َ رَهَْ هَِ ] (ع ص ) نزد اطبا آن که گوشتش سست و نرم شده باشد. (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد). سست و نرم . (ناظم الاطباء). لغ. جنبان . نرم . (یاد داشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ترهل شود.
مترلژیلغتنامه دهخدامترلژی . [ م ِ رُ ل ُ ](فرانسوی ، اِ) علمی است که از وزنها و اندازه ها بحث کند و نشان دهد که وضع آنها در گذشته چه بوده و در حال حاضر چگونه است . (فرهنگ فارسی معین ). مترولوژی . علم اوزان و مقادیر. مقیاسات . حساب اوزان و مقادیر. و رجوع به مقیاسات شود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن سالم . مصری نحوی زاهد مترحل . نزیل دمشق . متوفی به سال 665 هَ . ق .