متغبلغتنامه دهخدامتغب . [ م ُ غ ِ ] (ع ص ) خون ریز و پایمال کننده و منهدم کننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). هلاک شونده و فاسد گردنده . (آنندراج ) . و رجوع به اتغاب شود.
متغیبلغتنامه دهخدامتغیب . [ م ُ ت َ غ َی ْی ِ ] (ع ص ) غایب و ناپدید. (ناظم الاطباء). ناپیدا گردنده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
متغایبلغتنامه دهخدامتغایب . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) غایب باشنده و غایب . (آنندراج ). غایب و غیر حاضر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغایب شود.
متغبرلغتنامه دهخدامتغبر. [ م ُ ت َ غ َب ْ ب ِ ] (ع ص ) فرزند حاصل کننده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغبر شود.
متغبقلغتنامه دهخدامتغبق . [ م ُ ت َ غ َب ْ ب ِ ] (ع ص ) به شبانگاه دوشنده . (آنندراج ). در شبانگاه دوشنده ٔ شیر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغبق شود.
متغبرلغتنامه دهخدامتغبر. [ م ُ ت َ غ َب ْ ب ِ ] (ع ص ) فرزند حاصل کننده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغبر شود.
متغبقلغتنامه دهخدامتغبق . [ م ُ ت َ غ َب ْ ب ِ ] (ع ص ) به شبانگاه دوشنده . (آنندراج ). در شبانگاه دوشنده ٔ شیر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغبق شود.