متفککلغتنامه دهخدامتفکک . [ م ُ ت َ ف َک ْ ک ِ ] (ع ص ) کم زور شده بواسطه ٔ حمق و دیوانگی .(ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و رجوع به تفکک شود.
متفککةلغتنامه دهخدامتفککة. [ م ُ ت َ ف َک ْ ک ِ ک َ ] (ع ص ) اسب ماده ٔ گشن خواه . (از منتهی الارب ). مادیان آرزومند نر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفکک شود.
متفککةلغتنامه دهخدامتفککة. [ م ُ ت َ ف َک ْ ک ِ ک َ ] (ع ص ) اسب ماده ٔ گشن خواه . (از منتهی الارب ). مادیان آرزومند نر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفکک شود.