متلاوملغتنامه دهخدامتلاوم .[ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) یکدیگر را نکوهنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). همدیگر را نکوهنده و ملامت کننده . (ناظم الاطباء). رجوع به تلاوم شود.
متلوملغتنامه دهخدامتلوم . [ م ُ ت َ ل َوْ وِ ] (ع ص ) انتظار و درنگ کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آهسته و با درنگ و شکیبا و صابر. (ناظم الاطباء). رجوع به تلوم شود.
متلهملغتنامه دهخدامتلهم . [ م ُ ت َ ل َهَْ هَِ ] (ع ص ) به یکبار فروخورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آن که میخورد و می بلعدو فرو میبرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تلهم شود.
مِّثْلَيْهِمْفرهنگ واژگان قرآندو برابر آنها ( در اصل "مثلین "بوده که نون آن چون مضاف واقع شده حذف شده است)