متلجفلغتنامه دهخدامتلجف . [ م ُ ت َ ل َج ْ ج ِ ] (ع ص ) کسی که میکند گرداگرد چاه آب را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تلجف شود.
متلجفةلغتنامه دهخدامتلجفة. [ م ُ ت َ ل َج ْ ج ِ ف َ ] (ع ص ) چاه کهنه که اطراف آن ریخته و ناصاف شده باشد و دولی را که در آن فرو میبرند جهت آب کشیدن پاره میکند. (ناظم الاطباء). بئر متلجفة؛ ای منخسفة. (از اقرب الموارد).
متلجفةلغتنامه دهخدامتلجفة. [ م ُ ت َ ل َج ْ ج ِ ف َ ] (ع ص ) چاه کهنه که اطراف آن ریخته و ناصاف شده باشد و دولی را که در آن فرو میبرند جهت آب کشیدن پاره میکند. (ناظم الاطباء). بئر متلجفة؛ ای منخسفة. (از اقرب الموارد).