متناهزلغتنامه دهخدامتناهز. [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) شتابی کننده بر یکدیگر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). دو نفر همکاری که شتابی میکنند در پیش گرفتن بریکدیگر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تناهز شود.
متناوشلغتنامه دهخدامتناوش . [ م ُ ت َ وِ ](ع ص ) آن که دست ناویده فرا گیرد چیزی را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که دست خود را دراز میکند برای گرفتن چیزی . (ناظم الاطباء). رجوع به تناوش شود.
متنائشلغتنامه دهخدامتنائش . [ م ُ ت َ ءِ ] (ع ص ) آن که سپس ماند. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). از عقب مانده و واپس مانده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تناؤش شود.
متنحسلغتنامه دهخدامتنحس . [ م ُ ت َ ن َح ْ ح ِ ] (ع ص ) کسی که در میان اخبار تفحص و تجسس میکند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تنحس شود.
متناسیلغتنامه دهخدامتناسی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) فراموش نماینده کسی را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که ادعای فراموشی میکند و فراموشی را بهانه مینماید. (ناظم الاطباء). رجوع به تناسی شود.