متیتلغتنامه دهخدامتیت . [ م َ ] (اِ) شانه ٔ کرباس یعنی شانه ٔ جولاهگان . (برهان ) (آنندراج ). شانه ٔ جولاهگان . (ناظم الاطباء).
متئدلغتنامه دهخدامتئد. [ م ُت ْ ت َ ءِ ] (ع ص ) کسی که به آهستگی کار می کند. (ناظم الاطباء) (از اشتنگاس ).
متدلغتنامه دهخدامتد. [ م ِ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) روش . شیوه . آئین . سبک . اسلوب . طریقه . فرهنگستان ایران «روش » را بجای این کلمه پذیرفته است . و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران و متدلژی شود.
مثدلغتنامه دهخدامثد. [م َ ] (ع مص ) پنهان شدن میان سنگها و نگریستن از میان آنها دشمنان را و دیدبانی نمودن برای قوم . || طلایه و دیدبان گردانیدن کسی را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مثطلغتنامه دهخدامثط. [ م َ ] (ع مص ) به دست سپوختن چیزی را بر زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
میتدلغتنامه دهخدامیتد. [ ت َ ] (ع اِ) میتدة. (منتهی الارب ). میخکوب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به میتدة شود.