مجبیلغتنامه دهخدامجبی . [ م ُ ] (ع ص ) شخصی که فروخت کند کشت نارسیده را. (آنندراج ). فروشنده ٔ غله ای که هنوز نارس است . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
مجبیلغتنامه دهخدامجبی . [ م ُ ج َب ْ بی ] (ع ص ) آنکه هر دو دست خود بر دو زانو نهد یا آنکه بر زمین یا بر روی افتد. || شخصی که پشت خم کرده بایستد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که دولا می شود و بدن خود را خم می نماید. (ناظم الاطباء).
مجبةلغتنامه دهخدامجبة. [ م َ ج َب ْ ب َ ](ع اِ) جاده ٔ راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). جاده و راه روشن و صاف . (ناظم الاطباء).
مجبهلغتنامه دهخدامجبه . [ م ُ ج َب ْ ب ِه ْ ] (ع ص ) کسی که می گیرد هر چیزی را. (ناظم الاطباء). کسی که هر چیزی را با خشونت می گیرد یاآن که رفتاری توهین آمیز دارد. (از فرهنگ جانسون ).
عمر مجوبیلغتنامه دهخداعمر مجوبی . [ ع ُ م َ رِ ؟] (اِخ ) ابن احمدبن عبیداﷲ مجوبی بخاری حنفی . ملقب به تاج الشریعة. فقیه بود و در سال 672 یا 673 هَ .ق .درگذشت . او راست : نهایةالکفایة فی درایةالهدایة، درفروع فقه حنفی . (از معجم الم
مجباءةلغتنامه دهخدامجباءة. [ م َ ب َ ءَ ] (ع ص ) ارض مجباءة؛ زمین سماروغ ناک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).