لغتنامه دهخدا
محاربت . [ م ُ رَ ب َ ] (ع مص ، اِمص ) محاربة. محاربه . حراب . (منتهی الارب ). با یکدیگر جنگ کردن . || جنگ و پیکار و نبرد و کارزار. (ناظم الاطباء): اسباب محاربت و منازعت برخاست . (تاریخ بیهقی ). هرکه ... از غایت محاربت غافل باشد پشیمان گردد. (کلیله و د