خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محتاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
محتاله
/mohtāle/
معنی
حیلهگر (زن).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
محتاله
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: محتالَة] [قدیمی] mohtāle حیلهگر (زن).
-
محتاله
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - زن حیله گر. 2 - جاکش .
-
محتاله
واژهنامه آزاد
(به ضم میم) زن حیله گر؛ جاکش، دیوث.
-
واژههای مشابه
-
محتالة
لغتنامه دهخدا
محتالة. [ م ُ ل َ ] (ع ص ) مؤنث محتال . زن حیله گر و مکاره . (غیاث ) (آنندراج ) : از ره مرو به عشوه ٔ دنیا که این عجوزمکاره می نشیند و محتاله میرود.حافظ.
-
دله ٔ محتاله
لغتنامه دهخدا
دله ٔ محتاله . [ دَل ْ ل َ ی ِ م ُ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) نام زنی داستانی سخت مکار و حیله ور. رجوع به دلّه شود.
-
دلاله محتاله
دیکشنری فارسی به انگلیسی
hag
-
مکاره و مُحتاله
فرهنگ گنجواژه
زن حیلهگر.
-
جستوجو در متن
-
غدار
واژگان مترادف و متضاد
۱. جفاکار، جورپیشه ۲. بیوفا، پیمانشکن، خائن ۳. محتال، محتاله، محیل، مکار
-
دله
لغتنامه دهخدا
دله . [ دَل ْ ل َ / ل ِ ] (ص ، اِ) مکر و حیله . || زن دلاله و محتاله . || عیارو ناراست و منافق . || گردباد. (برهان ).
-
ارمانگارد
لغتنامه دهخدا
ارمانگارد. [ اِ ] (اِخ ) دختر آدالبرت دوم ، مارکی دُتُسکان و زوجه ٔ ادالبرت ، مارکی دیورِه ،متوفاة به سال 947 م . وی زنی فعّاله و محتاله بود وزندگانی پرآشوب داشت و در پایان عمر منزوی گردید.
-
مکاره
لغتنامه دهخدا
مکاره . [ م َک ْ کا رَ / رِ ] (ع ص ) زن بسیار مکرکننده . (غیاث ) (آنندراج ). زن پرمکر و پرحیله . (ناظم الاطباء) : کیست دنیا زنی است مکاره چیست در خانه ٔ زن غدار. خاقانی .ایمن مشو ز محنت دنیا که این عجوزمکاره می نشیند و محتاله می رود.حافظ.
-
دوله
لغتنامه دهخدا
دوله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) مکر و حیله . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از برهان ) (جهانگیری ). به معنی مکرو حیله با استشهاد به این شعر فرخی غلط است و از غلط خواندن همین بیت به اشتباه افتاده اند : ز بهر آنکه از چنگ تو فردا چون رها گرددکنون دایم همی خوان...
-
دله
لغتنامه دهخدا
دله . [ دَل ْ ل َ ] (اِخ ) نام زنی حیله گر مشهور. (از آنندراج ) (از انجمن آرا). نام زنی حیله گر، و او را دله ٔ محتاله گویند وحکایت و افسانه ای دارد، و عوام آنرا دله مختار [ دَل َ / ل ِ م ُ ] گویند. نام زنی بسیارحیله مثلی و او را افسانه ای است . (یادد...