کسی که احترام او لازم است؛ قابلاحترام؛ حرمتداشته.
ارجمند، باآبرو، بااعتبار، باشخصیت، بزرگوار، شخیص، شریف، حرمتدار، با حرمت، عزتمند، قابل احترام، عزیز، گرامی، گرانقدر، گرانمایه، متشخص، محتشم، معز، معزز، معظم، مکرم، مکرم، موقر ≠ بیحیثیت، خوار
ارجمند، گرامی، بزرگوار