محترمةلغتنامه دهخدامحترمة. [ م ُ ت َ رَ م َ ] (ع ص ) مؤنث محترم . زن بزرگوار و با حرمت : نه جفت نبی که پاک بودند همه بد عایشه و خدیجه ٔ محترمه ...ابونصر فراهی (از نصاب ).
محترماًلغتنامه دهخدامحترماً. [ م ُ ت َ رَ مَن ْ ] (ع ق ) با احترام . در حال احترام . رجوع به احترام و محترم شود.
محترماتلغتنامه دهخدامحترمات . [ م ُ ت َ رَ ] (ع ص ، اِ) جمع محترمه . زنان باحرمت . زنان بااحترام . (ناظم الاطباء). زنان بزرگوار.
محترمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، ارجمند، شریف، باشخصیت، مورد احترام، عزیز، محترمه، مقرب، مکرم، ارزشمند، ارزنده، برانگیزنده بامهابت، باهیبت، بایالوکوپال علیهمالسلام، حسابی مُراحم ویآیپی