محلبیلغتنامه دهخدامحلبی . [ م ُ ح َل ْ ل َ ] (اِ) قسمی غذای از شیر کرده معمول در ترکیه و شام و غیره . قسمی فیرنی (فرنی ) که در آن گوشت سینه ٔ مرغ هریسه کنند. قسمی از غذا از شیر و گوشت مرغ . (یادداشت مرحوم دهخدا).
مهلبیلغتنامه دهخدامهلبی . [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] (اِخ ) لقب مروان بن سعیدبن عباد شاعر. رجوع به مروان در ردیف خود شود.
مهلبیلغتنامه دهخدامهلبی . [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] (ص نسبی ) نسبت است به مهلب ، ابوسعید. (از الانساب سمعانی ). || قسمی از تراش و اندام قلم . (از نوروزنامه ).
مهلبیلغتنامه دهخدامهلبی . [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] (اِخ ) لقب حسن بن احمد. رجوع به حسن مهلبی در ردیف خود شود.
مهلبیلغتنامه دهخدامهلبی . [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] (اِخ ) لقب حسن بن محمدبن علی حلبی . رجوع به حسن مهلبی در ردیف خود شود.
محلبلغتنامه دهخدامحلب . [ م َ ل َ ] (ع اِ) انگبین . (منتهی الارب ). عسل و انگبین . (ناظم الاطباء). || محل دوشیدن شیر : تو هنوز از خارج آن را طالبی محلبی از دیگران چون حالبی .مولوی (مثنوی ، دفتر پنجم ص 96).