فرهنگ فارسی عمید
۱. [عامیانه، مجاز] بسیارباهوش و کاری.۲. (اسم) (نظامی) [منسوخ] رئیس کلانتری.۳. (اسم) [قدیمی] در دورۀ صفویه تا اوایل قاجار، مسئول شهر یا محله که وظیفهاش جمعآوری مالیات و برقراری نظم و امنیت بود.۴. (اسم) [قدیمی] رئیس و سرپرست یک صنف یا گروه.⟨ کلانتر محل: [عامیانه، مجاز] ش