چقابلک محمدزمان خانلغتنامه دهخداچقابلک محمدزمان خان . [ چ َ ب َ ل َ م ُ ح َم ْ م َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 7 هزارگزی شمال رباط ماهیدشت و یکهزارگزی چقابلک قلعه واقع است دشت و سردسیر است و 105
محمدزمانخانلغتنامه دهخدامحمدزمانخان . [ م ُ ح َم ْ م َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مینودشت شهرستان گرگان ، واقع در 6هزارگزی جنوب مینودشت با 275 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ نرم آب و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <
محمدزمانلولغتنامه دهخدامحمدزمانلو. [ م ُ ح َم ْ م َ زَ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقائی ساکن دزه کرد. (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 84).
چقابلک محمدزمان خانلغتنامه دهخداچقابلک محمدزمان خان . [ چ َ ب َ ل َ م ُ ح َم ْ م َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 7 هزارگزی شمال رباط ماهیدشت و یکهزارگزی چقابلک قلعه واقع است دشت و سردسیر است و 105
اشرفلغتنامه دهخدااشرف . [ اَ رَ ] (اِخ ) محمدحسن پسر شاه محمدزمان .یکی از شاعران هندوستان بود. پدر او از ملو» اﷲآبادبشمار میرفت . اشرف یک مثنوی بنام معادن فیض دارد.
واصللغتنامه دهخداواصل . [ ص ِ ] (اِخ ) میرزا مبارک اﷲ از شاگردان محمدزمان راسخ از شعرای قرن یازدهم هجری است . (از فرهنگ سخنوران دکتر خیامپور). و رجوع به تذکره ٔ حسینی شود.
محمدمؤمنلغتنامه دهخدامحمدمؤمن . [ م ُ ح َم ْم َ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدزمان تنکابنی دیلمی . صاحب کتاب طبی تحفه ٔ حکیم مؤمن . رجوع به مؤمن شود.
حب الفالجلغتنامه دهخداحب الفالج . [ ح َب ْ بُل ْ فا ل ِ ] (ع اِ مرکب ) حبی که محمدزمان پدر محمدمؤمن برای رفع فلج ساخته . رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن باب دوم از قسم دوم شود.
اسلامعلیلغتنامه دهخدااسلامعلی . [ اِ ع َ ] (اِخ ) ابن یارعلی بخش . از امرای عهد سلطان حسین میرزا و محمدزمان میرزای تیموری . (حبیب السیر جزو3 از ج 3 ص 319).
محمدزمانخانلغتنامه دهخدامحمدزمانخان . [ م ُ ح َم ْ م َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مینودشت شهرستان گرگان ، واقع در 6هزارگزی جنوب مینودشت با 275 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ نرم آب و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <
محمدزمانلولغتنامه دهخدامحمدزمانلو. [ م ُ ح َم ْ م َ زَ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقائی ساکن دزه کرد. (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 84).