محیطوحشwild2واژههای مصوب فرهنگستانعرصة وسیع یا نسبتاً وسیع دور از فعالیت و استقرار انسان؛ زیستگاه حیاتوحش
پژوهش محض پایهpure basic researchواژههای مصوب فرهنگستانپژوهشی صرفاً با هدف اکتساب دانش جدید بدون آنکه کاربرد یا استفادة خاصی از آن مورد نظر باشد
منقرض در محیطوحشextinct in the wild, EW 2واژههای مصوب فرهنگستانآرایه یا گونهای که تنها در اسارت یا تحتحفاظت و خارج از گسترة تاریخی خود زنده مانده است
پویش محیطenvironmental scanningواژههای مصوب فرهنگستانگردآوری نظاممند اطلاعات محیط بهمنظور کاهش تصادفی بودن اطلاعات ورودی به سازمان و فراهم آوردن هشدارهای اولیه برای افرادی که تغییرات اوضاع محیطی را مدیریت میکنند
هوش محیطambient intelligence, AmIواژههای مصوب فرهنگستانفضایی الکترونیکی و اطلاعاتی حساس به حضور افراد که با عملکردی هوشمند پاسخگوی نیازهای آنان است
منقرض در محیطوحشextinct in the wild, EW 2واژههای مصوب فرهنگستانآرایه یا گونهای که تنها در اسارت یا تحتحفاظت و خارج از گسترة تاریخی خود زنده مانده است
گونة وحشیwild speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که بهصورت طبیعی در محیطوحش زندگی میکند و بهنژادی نشده است
منقرض در محیطوحشextinct in the wild, EW 2واژههای مصوب فرهنگستانآرایه یا گونهای که تنها در اسارت یا تحتحفاظت و خارج از گسترة تاریخی خود زنده مانده است