مخارجلغتنامه دهخدامخارج . [ م َ رِ ] (ع اِ) جمع غیرقیاسی خرج است ، مفرد ندارد و ظاهراً در طی عبارات فارسی ، و الا در عربی گویا مخارج به این معنی نیامده است و در این معنی گویا اخراجات و نفقات استعمال می کنند. (از قزوینی ، یادداشتها ج 2 ص <span class="hl" dir="l
postageدیکشنری انگلیسی به فارسیپست الکترونیکی، ارسال پست، تمبر پستی، حمل بوسیله پست، مخارج پستی، حق پستی
مخارجلغتنامه دهخدامخارج . [ م َ رِ ] (ع اِ) جمع غیرقیاسی خرج است ، مفرد ندارد و ظاهراً در طی عبارات فارسی ، و الا در عربی گویا مخارج به این معنی نیامده است و در این معنی گویا اخراجات و نفقات استعمال می کنند. (از قزوینی ، یادداشتها ج 2 ص <span class="hl" dir="l
مخارجلغتنامه دهخدامخارج . [ م َ رِ ] (ع اِ) جمع غیرقیاسی خرج است ، مفرد ندارد و ظاهراً در طی عبارات فارسی ، و الا در عربی گویا مخارج به این معنی نیامده است و در این معنی گویا اخراجات و نفقات استعمال می کنند. (از قزوینی ، یادداشتها ج 2 ص <span class="hl" dir="l
تابع مخارجexpenditure functionواژههای مصوب فرهنگستانکمترین هزینۀ مصرفکننده برای دستیابی به سطح مشخصی از مطلوبیت متـ . تابع هزینه
جابهجایی مخارجexpenditure switchingواژههای مصوب فرهنگستانسیاست کاهش ارزش پول ملی بهقصد ایجاد تغییر در ترکیب مخارج بهطوریکه انگیزه برای جایگزین کردن کالای خارجی با کالای داخلی ایجاد شود متـ . جابهجایی هزینه