لغتنامه دهخدا
مداومة. [ م ُ وَ م َ ] (ع مص ) بر کاری ایستادن . (از منتهی الارب ) (دستور الاخوان ). مواظبت کردن برامری . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از زوزنی ). || درنگ نمودن در کاری . (از منتهی الارب ). تأنی . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || دوام کاری را طلب کردن . (از اقرب الموارد).