مددجوییلغتنامه دهخدامددجویی . [ م َ دَدْ ] (حامص مرکب ) مددجوئی . جستجوی کمک و اعانت . (ناظم الاطباء). استعانت . استمداد.
عوللغتنامه دهخداعول . [ ع ِ وَ ] (ع اِمص ) مددجویی و اعتماد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اتکا و اعتماد و استعانت . (از اقرب الموارد). || (اِ) عمدة و آنچه بر او تکیه کنند: فلان عولی من الناس ؛ فلان تکیه گاه من است از بین مردم . (از اقرب الموارد).