لغتنامه دهخدا
مدفع. [ م َ ف َ ] (ع اِ) آب رو رودبار. (منتهی الارب ). جای رفتن آب . (مهذب الاسماء). مجرای آب بین دافعتین . (از متن اللغة). رجوع به دافعة شود. || جای گرد آمدن آب . (منتهی الارب ): مدفع الوادی ؛ قسمت پست تر وادی . (از متن اللغة). ج ، مدافع. رجوع به مدافع شود. || محل دفع. (ناظم