لغتنامه دهخدا
مذع . [ م َ ] (ع مص ) بعض خبر را برای کسی گفتن و بعض آن را نهان داشتن . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). مذعة. (از اقرب الموارد). || کمیز انداختن . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). مذعة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). شاش انداختن . (فرهنگ خطی ). || سوگندخو