لغتنامه دهخدا
ضیاءالدین . [ ءُ د د ] (اِخ ) علی (امیر...). ازاشراف مرو بود و در فتنه ٔ خانمانسوز مغول از جانب تولی حاکم مرو شد. سپس برای دفع شر پهلوان ابوبکر دیوانه که در سرخس فتنه می انگیخت به سرخس رفت و در بازگشت به دست کوشکین (کوشتکین ) که با زمره ای از ملازمان سلطان محمد خوارزمشاه به م