مراهصةلغتنامه دهخدامراهصة. [ م ُ هََ ص َ ] (ع مص ) سخت گرفتن قرض دار خود را به تقاضا و در نظر داشتن او را. (منتهی الارب ). مترصد و مراقب بدهکار بودن . (از متن اللغة). مراصد ومواظب غریم و بدهکار خود بودن . (از اقرب الموارد).
قسطبندیلغتنامه دهخداقسطبندی . [ ق ِ ب َ ] (حامص مرکب ) تعیین ادای مالیات و مال الاجاره و وام و بدهی به حصّه های مساوی و برابر. (ناظم الاطباء). مراهصة.