مردآزمالغتنامه دهخدامردآزما. [ م َ ] (نف مرکب ) کنایه از قوی و پرزور. مردافکن . (آنندراج ) : دور قدح به مرکز لامی شود تمام در محفلی که ساغر مردآزما زنند.صائب (از آنندراج ).
مردْ اِزماگویش بختیاری1. مردآزما؛ 2. نام موجودى افسانهاى در باور مردم لرستان. به هر شکل که مىخواهد درمىآید و مردم سادهلوح را گول مىزند و به صحرا مىبرد و زبانش را کف پاهاى آنان مىکشد و خونشان را مىخورد.