مرندگیلغتنامه دهخدامرندگی . [ م ِ رَ دَ / دِ ] (حامص ) مخفف میرندگی . حالت و چگونگی مرنده (میرنده ). رجوع به میرندگی و مرنده و میرنده شود.
میرندگیلغتنامه دهخدامیرندگی . [ رَ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و صفت میرنده . (یادداشت مؤلف ). رجوع به میرنده شود.
مرندیلغتنامه دهخدامرندی . [ م َ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به مرند از بلاد آذربایجان . (از الانساب سمعانی ). || اهل مرند. || از مرند. ساخت مرند : سر بدخواه جاهت پی سپر بادچوفغفوری و خاقانی مرندی .سوزنی .
عاجز مرندیلغتنامه دهخداعاجز مرندی . [ ج ِ زِ م َ رَ ] (اِخ ) شاعری آذربایجانی است ونام او حاج میرزا یوسف است . تربیت او را در دانشمندان آذربایجان معرفی کرده است . (الذریعه ج 9 ص 662).