لغتنامه دهخدا
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن مسلمةبن مالک بن وهب بن ثعلبةبن وائلةبن عمروبن شیبان بن محارب بن فهربن مالک . مکنی به ابوعبدالرحمان فهری قرشی حجازی . وی از حجاز به شام آمد. بخاری گوید: او صحابی است . مصعب زبیری گفته است : او را حبیب الروم می گفتند چه با رومیان بسیار جنگیده است . ابن