مسئول اطلاعاتconciérgeواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که دربارة مکانهای تفریحی و ورزشی و انواع سرگرمیها و وسایل حملونقل و گشتها و خدمات کلیسایی و پرستار بچه در شهر و اطراف آن اطلاعات جامعی دارد و در صورت نیاز، در اختیار مهمانان مهمانخانه میگذارد
مشوللغتنامه دهخدامشول . [ م ِش ْ وَ ] (ع اِ) غربال خرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || داس خرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از محیطالمحیط) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مسوللغتنامه دهخدامسول . [ م ُ س َوْ وِ ] (ع ص ) اغواکننده . فریبنده . بی راه کننده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، مسولین : و آنچه کرده است از سر تعجیل بوده است به وسوسه ٔ شیطان مسوّل ، و توهّم نفس اماره ٔ مخیل . (سندبادنامه ص 100<
مسوللغتنامه دهخدامسول . [ م ُ س َوْ وَ ] (ع ص ) اغواشده . فریب خورده . بیراه کرده شده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)
همسانپوشانuniformed services staffواژههای مصوب فرهنگستانکارکنانی با لباسهای همسان که ارائة خدمات شخصی مهمانان مهمانخانه را به عهده دارند و شامل مهمانبَران و مسئول اطلاعات و مهمانبان (security) و جامهبر و خودروبان (garage) میشود
شورای امنیت کشورواژهنامه آزاداز شوراهای مهم کشور در زمینه تامین امنیت کشور(سیاسی و اجتماعی) اعضای شورای امنیت کشور:۱ـ وزیر کشور، ۲ـ یکی از مشاوران مقام معظم رهبری در شورای عالی دفاع به تعیین آن شورا، ۳ ـ رئیس ستاد مشترک ارتش، ۴ـ فرمانده کل سپاه پاسداران، ۵ـ مسئول اطلاعات کل کشور، ۶ـ فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(بع
مسئولفرهنگ فارسی عمید۱. سرپرست؛ رئیس.۲. کسی که نسبت به چیزی وظیفه یا تعهد دارد.۳. آنکه مورد پرسش یا بازخواست قرار میگیرد.
مدیر مسئوللغتنامه دهخدامدیر مسئول . [ م ُ م َ / م ُ رِ م َ ] (اِ مرکب ) در مطبوعات ، مقام بالاتر از مدیر داخلی . آنکه مسئولیت صحت و سقم مطالب مندرج در مجله یا روزنامه را به عهده دارد.
نامسئوللغتنامه دهخدانامسئول . [ م َ ] (ص مرکب ) غیرمسئول . || خواسته ناشده . سؤال و درخواست ناشده .
مسئولفرهنگ فارسی عمید۱. سرپرست؛ رئیس.۲. کسی که نسبت به چیزی وظیفه یا تعهد دارد.۳. آنکه مورد پرسش یا بازخواست قرار میگیرد.