مستدینلغتنامه دهخدامستدین . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استدانة. وام گیرنده . (آنندراج ) (اقرب الموارد). آنکه وام می خواهد و وام می گیرد. || آنکه دادخواهی می کند. || قاضی . (ناظم الاطباء). رجوع به استدانة شود.
مستأذنلغتنامه دهخدامستأذن . [ م ُ ت َءْ ذَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر استیذان . آنکه از وی اذن و دستوری خواهند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استئذان و استیذان شود.
مستأذنلغتنامه دهخدامستأذن . [ م ُ ت َءْ ذِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیذان . دستوری خواهنده . (منتهی الارب ). اذن خواهنده . (اقرب الموارد). رجوع به استئذان و استیذان شود.