مستنضحلغتنامه دهخدامستنضح . [ م ُ ت َ ض ِ ] (ع ص ) آنکه بعد از وضو گرفتن بر شرمگاه خود آب بپاشد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به استنضاح شود.
مستندهلغتنامه دهخدامستنده . [ م ُ ت َ دِه ْ ] (ع ص ) کار راست و مستقیم شونده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به استنداه شود.