مستوبللغتنامه دهخدامستوبل . [ م ُ ت َ ب ِ ] (ع ص ) ناگوار شمرنده جای را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گوسفند گشن خواه . (از منتهی الارب ). و رجوع به استیبال شود.
مستبیللغتنامه دهخدامستبیل . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استبالة. بول فراگیرنده . (منتهی الارب ). رجوع به استبالة شود.
مستبللغتنامه دهخدامستبل . [ م ُ ت َ ب ِل ل ] (ع ص ) نعت فاعلی از استبلال . به شده از بیماری و نیکوحال شده بعد سختی و لاغری . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استبلال شود.