مشجراتلغتنامه دهخدامشجرات . [ م ُ ش َج ْ ج َ ] (ع اِ) ج ِ مشجّرة. نسبت نامه ها وشجره نامه ها : و در بلاد خراسان همه ٔ سادات که مشجرات دارند کتب انساب متفقند که آن جماعت علوی نیستند. (کتاب النقض ص 337). و رجوع به مشجرة شود.
مشجرهلغتنامه دهخدامشجره . [ م ُ ش َج ْ ج َ رَ ] (ع اِ) شجره نامه . نسبت نامه : آن مالک الرقاب دو گیتی و بر درش در کهتری مشجره آورده انبیا.خاقانی .و رجوع به شجرة و مشجرات شود.